جمعه ۱۵ فروردین ۹۹ | ۰۱:۲۶ ۲,۷۶۴ بازديد
روزگاری که در آن همت دل خاموش است غم فردا به نشانی ببرد آسایش
گر که اکنون قفس غم زدگی پاره نشد
فکر فردا و دل قرص قفس می شکند
شاعر : محمد ابراهیمی آشنا
روزگاری که در آن همت دل خاموش است
ما کجاوه رانان ره و مسیر عشقیم
مریدی را گفتند : شما را چه شده که اینقدر بر طبل سخت گیری می کوبید !
من آنجایی هستم که هیچ وقت نه باد پاییزی آن را دور می کند و نه سرمای زمستان و نه کولاکِ قنوشِ عصر های دلگیر دلتنگی